تاریخچه فرش
تاریخچه فرش
فرش پایه و اساس هر اتاق زیبایی است. اگر با یک فرش دستباف شروع کنید، بقیه اجزای دکور در جای خود قرار می گیرند. اصطلاح "فرش" به جای واژه "قالی" استفاده می شود. فرش در واقع یک پارچه درشت است که از خانه به خانه دیگر کشیده می شود. فرش جایگاه خود را حفظ کرده در حالی که به سادگی روی زمین پهن می شود.
فرش در فرهنگ دهخدا با گستردنی، زیرانداز و قالی مترادف است و به معنای گستردن و گستردنی است. در دوران کهن «بساط» خوانده می شد.طبری در تاریخ خود آورده است: «بساطی، فرشی، یافتند از دیبا، شصت ارش، اندر شصت ارش ...».
یک فرش می تواند بدون زحمت، ظاهر و همچنین حال و هوای هر اتاق را تغییر دهد. فرش نه تنها به عنوان پوشش کف انتخاب می شود، بلکه تأثیر مثبتی بر کیفیت هوای داخلی خانه شما نیز دارد. این به این دلیل است که فرش به عنوان یک فیلتر عمل می کند، آلاینده های موجود در هوا را از هوا بیرون می کشد، آلاینده ها را تا زمانی که با جاروبرقی یا تمیز کردن حرفه ای فرش پاک شوند، به دام می اندازد.
فرش ها بخش مهمی از دکوراسیون منزل ما هستند، به خصوص در خانه هایی که کفپوش های سخت دارند.
فرش اتاق را روشن می کند و برای کسانی که راه می روند، می نشینند و گاهی روی فرش دراز می کشند، گرما و آرامش می بخشد. هنگامی که فرش ها روی زمین قرار می گیرند،کفپوش را از کثیفی و خاک های ساینده محافظت می کنند، بنابراین روند سایش کفپوش را کند می کنند و از خانه شما محافظت می کنند. از این گذشته، جایگزینی فرش بسیار ساده تر از یک خانه کامل است.
مبدا فرش
از قدیم الایام، انسان ها برای جدا کردن خود از سطح سرد و ناراحت کننده زمینی که روی آن راه می رفتند، می نشستند و می خوابیدند، از وسایل مختلفی استفاده می کردند. حتی قبل از تاریخ ثبت شده، از پوست حیوانات و خز برای این منظور استفاده می شد. با گذشت زمان، انواع مواد طبیعی و ساخته شده برای ارائه سطح بهتری از راحتی و دوام استفاده شده است.
قدیمی ترین فرشی که تاکنون کشف شده، فرش پازیریک است که یک فرش پرز است که در سال 1949 در تپه سیبری کشف شد. کارشناسان معتقدند قدمت آن به بیش از 2500 سال می رسد و به قرن پنجم قبل از میلاد می رسد.
این فرش با منشأ ناشناخته که برای هزاران سال در یخ نگهداری میشد، با ابعاد تقریبی ۵×۶ فوت، تمام ویژگیهای فرش مدرن، ایرانی یا آناتولی با پرز و گره را دارد. نقوش مرکزی کاشی کاری غالب فرش با حاشیه هایی احاطه شده است که ردیف هایی از گوزن و سواران را نشان می دهد.
در طول قرن ها، پیشرفت های تدریجی در بافندگی و تکامل در طراحی، الگوهای پیچیده تری را تولید کرده است. اگرچه بافتن فرش به سرعت در بسیاری از نقاط جهان رایج شد، هر گروه قومی طرحهای کاملاً متفاوتی را برای اهداف مختلف تولید می کردند.
در خاورمیانه، قالیبافی و فرش بافی تبدیل به یک صنعت خانگی شد که در آن افراد برای استفاده خود فرش میبافتند. در اوقات فراغت خود، آنها برای فروش در آینده یا به عنوان پرداخت برای سایر کالاها و خدمات از آن استفاده می کردند.
در واقع فرش برای پرداخت جهیزیه، خرید دام یا پرداخت مالیات به راحتی پذیرفته می شد. با این حال، در هند، قالیها تقریباً منحصراً برای فرمانروایان مغول بافته میشد و در زندگی روزمره مردم عادی نفوذ نمیکرد.
در چین، فرشهای دستباف اساساً زینتی بودند و برای کسانی که جایگاه و ثروت بالایی داشتند و میتوانستند آنها را بخرند یا بسازند ساخته میشدند.
فرش ایرانی
پرشیا، نام ایرانی باستانی ایران، به خود می بالد که برترین فرهنگ جهان در تولید فرش است. هنر بافندگی در آن موروثی است و در ایران فرش هایی با هر سبک و اندازه ای ساخته می شود. بخش ترک زبان مردم ایران اغلب از گره سنه استفاده می کنند.
قالیهای تولید شده اغلب به نام مناطقی که در آن ساخته میشوند، نامگذاری میشوند، مثلاً همدان، مشهد، کرمان ، شیراز و بیدجار.
فرش همدان
حالا به فرش کرمان (یا کرمان) نگاهی بیندازید.
هنر، معماری و محصولات صنایع دستی در دوره صفویان، به ویژه در دوران حکومت شاه عباس بزرگ، که در سالهای 1587-1629 سلطنت میکرد، توسعه یافت. امروزه نفت بیشترین درآمد صادراتی را فراهم می کند، اما وقتی صحبت از صنعت فرش می شود، تولید فرش در ایران غالب است. میلیون ها ایرانی به نوعی در تولید فرش دست دارند. از طریق پرورش گوسفند، برش، ریسندگی، رنگرزی، بافندگی، شستشو، تعمیر و یا فروش فرش.
برای یک بازدیدکننده در ایران خیلی زود مشخص می شود که فرش نقش مهمی در جامعه دارد. در شهرهای بزرگ، فرشفروشیهای منحصر به فرد در کنار هم قرار دارند. در خیابانها میتوان کامیونهای کوچکی را دید که روی سکوهایشان فرشهایی در حال انتقال به مکان های مختلف هستند. ابزار بافندگی و نخ در همه جا به فروش می رسد. بیرون در حومه شهر، بافندگی در خانه ها و بیرون در فضای باز دیده می شود. گاهی ممکن است شخصی فرشی را در خیابان پهن کرده باشد و در حال شستن آن با آب و برس باشد.
برای بسیاری از مردم غرب، فرش شرقی مترادف با فرش ایرانی است. البته این درست نیست، اما با توجه به تأثیرات فرش ایرانی در سراسر جهان، این اشتباه قابل درک است. کنوت لارسون نویسنده سوئدی در کتاب خود در مورد فرش های شرقی می گوید:
"ایرانی ها فرهنگ فرش خود را با دقت حفظ می کنند. هنر فرش بافی آنها چیزی برتر است، بهترین در جهان است".
فرش ترک
فرش های ترکیه را گاهی فرش های آناتولی نیز می نامند. قدیمیترین فرشهای ترکی کشفشده، مربوط به قرن سیزدهم میلادی است و در شهر قونیه یافت میشود، که برای مدت طولانی مرکز تولید فرش ترکیه بود. فرش هایی که در قرن 16 و 17 ساخته شده اند کاملاً با فرش های ایرانی قابل مقایسه هستند. قالیبافی در آناتولی ابتدا با ورود قبایل ترک از آسیای مرکزی که در این منطقه ساکن شدند آغاز شد. بنابراین فرش های آناتولی شاخه ای از فرش های قوم ترک را تشکیل می دهند.
برخی از قدیمی ترین نمونه های شناخته شده هجده قطعه باقی مانده است که توسط ترکان سلجوقی در قرن سیزدهم بافته شده است. نقوش در این قطعات در نقشهای گلدار و هندسی تلطیفشده در چندین رنگ اصلی نمایش داده میشد و در استانهای سیواس، قیصری (کایسری) و قونیه بافته میشد. فرش های ترکی به شدت تحت تأثیر یونانی ها هستند که در زمان های گذشته بر تولید فرش تسلط داشتند. قالیهایی که ضخیمتر هستند از پشم، پنبه و ابریشم تشکیل شده و همیشه با گره ترکی بسته میشوند که به آن گره غیوردس یا ترکباف نیز میگویند.
الگوهای رایج بر اساس طاقچه های نماز با نقوش هندسی بیشتر رایج است. انسان ها و حیوانات به تصویر کشیده نمی شوند زیرا قرآن چنین اجازه ای را به آنها نمی دهد.
فرش در هند
قالی بافی ممکن است در قرن یازدهم با آمدن اولین فاتحان مسلمان، غزنویان و غوری ها، از غرب وارد این منطقه شده باشد. آغاز سلسله مغول در اوایل قرن شانزدهم، زمانی که آخرین جانشین تیمور، بابر، حکومت خود را از کابل تا هند گسترش داد و امپراتوری مغول را تأسیس کرد. می گویند وقتی بابر به هند آمد، از نبود تجملات در آنجا ناامید شد. دلش برای تجملات ایران تنگ شده بود که شامل فرش ایرانی هم می شد.
ملک اکبر در سال 1520 پس از میلاد، زمانی که تعدادی قالیباف را از ایران آورد، در کاخ خود در آگرا، اساس سنت قالی بافی را در هند بنا نهاد. او با حمایت آنها مراکز قالی بافی را در آگرا، دهلی و لاهور تأسیس کرد تا تولید فرش های ایرانی را که از طرح های کرمان، کاشان، اصفهان و هرات الهام گرفته بود، تسهیل کند.
ملک اکبر که خود بی سواد بود مروج هنر و فرهنگ شد و در زمان سلطنت او بود که هنر در هند رونق گرفت. به دلیل هیاهوهای فراوان در زندان ها تصمیم به اصلاح نظام گرفت. بین سالهای 30-1520 او به قالیبافان ایرانی که با خود آورده بود، دستور داد تا هنر قالیبافی را به زندانیان بیاموزند. این زندانیان به کار خود بسیار افتخار کردند و در نهایت از اربابان خود پیشی گرفتند. در ابتدا، فرشهای بافته شده، سبک کلاسیک ایرانی گرهزنی ظریف را نشان میداد. به تدریج با هنر هندی آمیخته شد. بنابراین، فرش های تولید شده به نوعی منشأ هندی شدند و به تدریج صنعت شروع به تنوع و گسترش در سراسر شبه قاره کرد.
در دوره مغول، فرش های بافته شده در شبه قاره هند به قدری معروف شد که تقاضا برای آنها در خارج از کشور گسترش یافت. این فرشها طرحهای متمایزی داشتند و از تراکم گرههای بالایی برخوردار بودند.
فرشهایی که برای امپراتوران مغول از جمله جهانگیر و شاه جهان ساخته میشد، از بهترین کیفیت برخوردار بودند. در زمان سلطنت شاه جهان، قالی بافی مغول زیبایی جدیدی به خود گرفت و وارد مرحله کلاسیک خود شد. فرشهای هندی به دلیل طرحهای خود با توجه به جزئیات و ارائه ویژگیهای واقعی شناخته شدهاند. صنعت فرش در هند در بخش شمالی آن با مراکز عمده ای در کشمیر، جیپور، آگرا و بهادوهی رونق بیشتری یافت.
امروزه هند بزرگترین تولید کننده و صادرکننده فرش دستباف از نظر ارزش و حجم در جهان است. حدود 75 تا 85 درصد از فرش های تولید شده از هند صادر می شود. فرش های هندی به دلیل طراحی عالی، رنگ های جذاب و کیفیت خود در سراسر جهان شناخته شده اند.
فرش های آگرا
بابر شهر آگرا را توسعه داد، باغهایی ساخت که او را به یاد ایران میانداخت، و شهر را با روشنفکران و شاعران پر کرد. آگرا تا قرن هفدهم به عنوان مقر اصلی قدرت مغول ادامه داشت. هنر، معماری و شعر فارسی در آن زمان بسیار توسعه یافته بود. علاقه مغول به هنرها و فرهنگ عالی ایران به استقرار فرهنگ ایرانی در هند کمک کرد.
اگرچه قالی بافی در مناطق روستایی هند انجام می شد، امپراتور بزرگ مغول اکبر (1556-1605) در زمان سلطنت خود این هنر را به هند آورد. قالی بافی ایرانی در این دوره در زمان شاه طهماسب و شاه عباس صفویه در اوج قرار داشت. صنعتگران هندی در بافتن منسوجات سبک با پشم، ابریشم و پنبه خوب مهارت داشتند، اما فرش پرز را نداشتند.
شهر آگرا که در ایالت اوتار پرادش در شمال هند واقع شده است، بیشتر به خاطر تاج محل، مقبره ای که امپراتور مغول شاه جهان برای همسر سومش ساخت، شناخته شده است. آگرا همچنین از قرن شانزدهم مرکز بزرگی برای قالی بافی بوده است که این مسئله کمتر شناخته شده است. هنگامی که آگرا برای اولین بار در سال 1566 پایتخت مغول شد، حضور خود را به عنوان یک مرکز قالی بافی نیز تثبیت کرد.
اکبر کارگاه های درباری تأسیس کرد و صنعتگران با استعدادی را از ایران آورد تا هنر فرش بافی را به صنعتگران هندی آموزش دهند. آگرا به به لحاظ رنگ های گیاهی طبیعی به خوبی شناخته شده است. از آنجایی که پایگاه امپراتوری اکبر بود، هنرمندان ابتدا در آنجا مستقر شدند. طرحهای آگرا بر ظرافت و سادگی محصور شده توسط حاشیههای پررنگ گل تأکید میکنند.
انواع ترکمن و ابوسان نیز معروف است. آنها برای الگوهای جسورانه واقع گرایانه شناخته شده اند. تخصص فرشهای بهادوهی اوتار پرادش، طرحهای فردی آنهاست. این طرح ها توسط بافندگان بومی ایجاد شده است و همچنین شامل نکات مختلفی از تاج محل در رنگ های طبیعی است. رنگ برای تولید یک فرش خوب بسیار مهم است، زیرا تأثیرات آن بر رنگ و ظاهر آن است.